مـــــــن خــــــــــــــدا را دارمـــــــــــــــ !!!!!!
دلـت را بتـکان ...
غصه هایت که ریخت، تو هم همه را فراموش کن
دلت را بتکان
اشتباهایت وقتی افتاد روی زمین..........
اینبار که کـَســے آمَد نـِمـــے گویم بــُرو
حَتـــے نـِمـــے گویًم کس ِ دیگــَرــے را مــے خواهَم!
فقط مـــے گویَم:ببین!
مَن شِکسته اَم!خَسته ام!
کـَمـــے آرامَم کـُن!هَمین..
:)
655665555555565555555566655666665566665566666556665566666655
655666555555555555555666665566655666655666666655665566666655
655666665555555555556666666556556666655666666655665566666655
655666666655555555666666666655566666665566666556666556666556
655666666666555566666666666655566666666655555666666665555666
همه شماره های بالا رو انتخاب کن
Ctrl + F
را بزنید بعد
عدد 5 را بزنید
Ctrl + Enter حالا
خجالت نکش... تو هم زنگ رو بزن... صاحب خونه مهمون نوازه.....
یه جایی نوشته بود : زلیخا به جان یوسفت به خدا چه گفتی که این گونه پا در میانی کرد؟
روزی خانمی در حال بازی گلف بود که توپش تو جنگل افتاد. او دنبال توپ رفت و دید که یک قورباغه در تله گیر کرده است.قورباغه به او گفت : اگر مرا از این تله آزاد کنی سه آرزوی تو را برآورده می کنم . زن قورباغه را آزاد کرد و قورباغه گفت : "متشکرم" ولی من یادم رفت بگویم شرایطی برای آرزوهایت هست؛ هر آرزویی داشته باشی شوهرت ۱۰ برابر آن را میگیرد.
زن گفت : اشکال ندارد !
زن برای اولین آرزویش میخواست که زیباترین زن دنیا شود !
قورباغه اخطار داد که شما متوجه هستید با این آرزو شوهر شما نیز جذابترین مرد دنیا می شود و تمام زنان به او جذب خواهند شد ؟
زن جواب داد : اشکالی ندارد من زیباترین زن جهان خواهم شد و او فقط به من نگاه میکند !
بنابراین اجی مجی ....... و او زیباترین زن جهان شد !
برای آرزوی دوم خود، زن میخواست که ثروتمندترین زن جهان باشد !
قورباغه گفت : این طوری شوهرت ثروتمندترین مرد جهان خواهد شد و او ۱۰ برابر از تو ثروتمندتر می شود.
زن گفت اشکالی ندارد ! چون هرچه من دارم مال اوست و هرچه او دارد مال من است ...
بنابراین اجی مجی ....... و او ثروتمندترین زن جهان شد !
سپس قورباغه از آرزوی سوم زن سوال کرد و او جواب داد :
من دوست دارم که یک سکته قلبی خفیف بگیرم و شوهرم...!!!
گنجشکی با عجله و تمام توان به آتش نزدیک می شدو برمی گشت !پرسیدند :چه می کنی ؟پاسخ داد :در این نزدیکی چشمه آبی هست و من مرتب نوک خود را پر از آب می کنم و آن را روی آتش می ریزم … |
|
|
خونـم حـلال ولـي بــــــــــــــــــــــــــــــــــــــدون
به پايه تو حــروم شــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــدم
اونيكه عاشـق شده بـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــود
بد جوري تو كارتو مونــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــد
براي فاتحه بهـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــت
حالا بايد فاتحه خونــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــد
تــــموم وســـعت دلــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــو
بـه نـام تـو سنـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــد زدم
غــرور لعنتي ميگفــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــت
بازي عشـــــقو بلـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــدم
از تــــو گــــله نميكنـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــم
از دســـت قــــلبم شاكيــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــم
چــرا گذشتـــم از خـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــودم
چــــــــراغ ره تـاريكــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــيم
دوسـت ندارم چشماي مــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــن
فردا بـه آفتاب وا بشـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــه
چه خوب ميشه تصميم تــــــــــــــــــــــــــــــــو
آخـر مـاجرا بــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــشه
دسـت و دلت نلــــــــــــــــــــــــرزه
بزن تير خــــــــــــــــــلاص رو
ازاون كه عاشقــــت بود
بشنواين التماسرو
چای میریزم
اما این بار تنها نه
برای تو که همیشه دستهایت جای ارامش من است
دلشوره های بالکن صادقیه
تا الان که هستی و چای نبات ها طولانی من را میبینی
فاصله بین من و تو کم است مثل همیشه
اما امسال خوشحالی بی نهایت که من ارامم مثل همیشه
و من چقدر ساده ام که فکر میکنم تو فکر میکنی من ارامم
امروز غصه ی موهای سپیدم را خوردی و من سالهاست غصه موهای سپیدت را میخورم
و فرق بین موهای من که مشکلات روزگار سپیدش کرده و
موها ی تو که من سپیدش کرده ام
نگران نباش
خدا همیشه حواسش به ما هست
و نگرانی های من هر چند که تمامی ندارد
هر چند که غصه های تو نا تمام است
اما چون دغدغه ی دیگران اصل این غم است
خدا به این غم برکت میدهد و شیرین میشود
بانو همیشه ی لحظه ها
علی ضیا
واکنش عجیب دو مجری تلویزیون به توهین های هوادارانشان ضیاء و علیخانی:توهین ممنوع
احسان علیخانی:هر گونه توهین و بی احترامی به علی ضیاء و
هوادارانش توهین به شخص بنده است.
علی ضیا:احسان مجری محبوب من است/اگر واقعا هوادار من هستید
از احسان علیخانی هم حمایت کنید.
بازم دلم گرفته
خدایا میشه با هم قدم بزنیم؟!
کفش از من بارون از تو...
سلام خدا
امروز داغدارم امروز هممون داغداریم امروز ایران داغداره
واسه پدر تبریزی که منتظره جنازه ی بچه اش که از زیر آوار در بیارند
واسه پیرزنی که بالای سر جنازه ی بچه هاش شیون می کنه
واسه مادر بمی که داغش تازه شده تازه یادش افتاده که بچه اش زیر اوار مونده
واسه پسری که زار میزنه واسه جنازه عزیزیش
واسه بچه یتیم دیروز که تازه یادش افتاده پدرو مادرشو تو زلزله ی رودبار از دست داده
خدایا فقط تو تبریز زلزله نیست تو دل تموم ایرانی ها زلزله ی هزاران ریشتری
خدایا فقط تویی که محافظشونی
محافظ دل داغدارمون و داغدارشون باش
سلام به همه ی طرفدارای وبلاگ و به خصوص برو بچ سوم ریاضی خودم
اگر میشه شما هم مثل من فکر کنید زنگ زدید خونه ی خدا وباهاش دردودل کردید
کلیک کنید رو قسمت نظرات و دل نوشته ای مثل الو سلام خونه ی خداست بنویسید
با تشکر
مادر ای معنی ایثار تو گل باغ خدایی
توی روزگار غربت با غم دل آشنایی
مینویسم ازسرخط مادر ای معنی بودن
مینویسم تا همیشه توئی لایق ستودن
آسمانی پر از ستاره، دشتی پر از گل،
تقدیم به آنی که بهشت زیر پایش جا دارد
به مادرم. . .
خدایا آدم خلق کردی یا تخم مرغ ؟؟؟؟؟؟
چرا همه تو زرد از آب در میان
از این پس تنها ادامه میدهم
در زیر باران حتی به در خواست چتر هم جواب رد می دهم
می خواهم تنهایی ام را ........
به رخ این هوای دو نفره بکشم
بارران ...نبار .....
من نه چتر دارم نه یار
نبار لعنتی
من دیگه ما نیستم
سلام خدا .......
اومدم حرف بزن ........
اومدم با شرمندگی بگم حرف دارم خدا ........
اومدم بگم خسته ام ........
خدایا خسته ام از دنیایی که اسمش دنیاست ...
خدایا از خنده های الکی روی لبام که بی خبرند از دل پر غمم خسته ام ......
خدایا دلتنگی های الکی خسته ام ....
خدایا میگن تو ای شبا فقط باید تورو صدا کنم
خدایا ........
صدامو می شنوی !!!! بشنو که پر از درده
خدایا خسته ام از اینکه فراموش شدم
که فراموشت کردم
خسته ام از اینکه همه دست گذاشتن روی نقطه ضعف هام
از هرکسی پرسیدم : برای این همه درد پیش کی برم
گفتن یک ویزیت برو پیش خدا پول نمی گیره گفتم پس چی ؟
گفتن هیچی ؟
حالا اومدم ویزیتم کنی
این روزا همه میگن التماس دعا
کدوم دعا وقتی قلبم کنار اون هم درد سیاهم شده
خدایا نذار نا اممید بر گردم من می خوام مثل قبل شاد باشم
فقط همین .........
خداحافظ
از آسمان باران انا انزلنا بر فرق زمین می بارد
امشب چشمانم را با آب توبه می شویم
و کلام قرآن در دهانم می ریزم
تا خواب چشمانم را نیازارد
تو به افتادن من روی زمین شهر خندیدی
ولی من تمام حواسم به چشمان مردم شهر بود
که عاشق خنده هایت نشوند
بی تو
حتی باران هم بوی
تشنگی می دهد .....
سلام
یک سلام بزرگ برای دوستای بزرگ
اومدم یک ایده بدم بچه باحالاش دستاشون بالا
بهترین ...........
بهترین دلنوشته در مورد سوم ریاضی رو برام بنویسید
منتظررررررررررررررررررم .
تورو خدا یادتون نره
20 خدافظ به 20 تایی سوم ریاضی خودم
هر روز
این عشق یکطرفه را طی میکنم
یکبار هم تو گامی بدین سو بردار...
نترس..!
جریمه اش با من !
دیروز عاشق من بود...
دستانت را خسته نکن...
محکم یا آرام...
فردا تو هم تنهایی...
بگذار سرنوشت هر راهی را که می خواهد برود راه من جداست! این ابر ها تا میتوانند ببارند... چتر من " خداست. "
تا بغضهایت را قبل از لرزیدن چانهات بفهمد
باید کسی باشد ... ...
که وقتی صدایت لرزید بفهمد
که اگر سکوت کردی، بفهمد ...
کسی باشد که اگر بهانهگیر شدی بفهمد
کسی باشد که اگر سردرد را بهانه آوردی برای رفتن و نبودن بفهمد
به توجهش احتیاج داری
بفهمد که درد داری که زندگی درد دارد که دلگیری
بفهمد که دلت برای چیزهای کوچکش تنگ شده است
بفهمد که دلت برای قدم زدن زیرِ باران
برایِ بوسیدنش برایِ یک آغوشِ گرم تنگ شده است
همیشه باید کسی باشد همیشه...!
به خودم میگم گاهی وقتا خدا درها را میبنده و پنجره ها را قفل میزنه
زیباست اگه فکر کنیم شاید بیرون داره طوفان میاد و میخواد ازما محافظت کنه
دیروز یکی بهم گفت : تا یک چیزی رو از ذست ندی قدرشو نمی دونی
ولی من یک چیزی رو از دست دادم که همیشه قدرشو می دونستم ......
.: Weblog Themes By Pichak :.